۱۳۸۶ اسفند ۲۶, یکشنبه

تبلیغات انتخاباتی و تفکر سیستمی

با توجه به برگزار شدن انتخابات مجلس، اکنون می توان با حساسیت زایی کمتری ، تبلیغات انتخاباتی کاندیداها و برنامه ها و شعارهای آنها را تحلیل و نقد نمود.
با تحلیل محتوی برنامه های ارائه شده توسط کاندیداها می توان برنامه های ارائه شده را در چند گروه تقسیم نمود:

الف) برنامه هایی که صرفاً رفع یک مشکل(که خود غالباً معلول عوامل دیگری است) را بدون ارائه راه حل مشخص، وعده می دهند. به عنوان مثال، چند نمونه از این نوع شعارها ارائه می گردد:

  • "تلاش جهت رفع بیکاری و کنترل تورم و گرانی و توسعه رفاه اجتماعی"
  • "مبارزه ریشه ای با فقر و فساد و تبعیض"
  • "تلاش برای پیگیری مطالبات کارگران و کارمندان و بازنشستگان"
  • "تلاش برای رفع موانع اشتغال ، ازدواج و مسکن جوانان"

این برنامه ها صرفاً وعده رفع مشکلاتی مانند اشتغال و... را می دهند. در چنین برنامه هایی، مشخص نیست که کاندیدا با چه مکانیزمی می خواهد مشکل را رفع کند و حتی مشخص نمی کند که به اعتقاد وی ، علت یا علل این مشکل کدامند. این نوع برنامه ها در بهترین حالت می توانند اولویت مشکلات جامعه را از دیدگاه کاندیدا ارائه دهند که این هم به دلیل کلیشه ای و طولانی بودن این لیستها ، وجود ندارد. برای جذب آرای همه اقشار جامعه ، تلاش می کنند مشکلات همه اقشار را در لیست خود بگنجانند که لیستی انباشته از مطالبات مردم را شامل می گردد. بنابراین این نوع برنامه ها فاقد ارزش بوده و فقط نشانه ناآگاهی یا عوام فریبی کاندیدا هستند. به دلیل تکرار شدن این سناریو در گذشته ، کارایی خود را از دست داده و عموم مردم به چنین وعده هایی به صورتی تمسخرآمیز نگاه می کنند.

ب) برنامه هایی که صرفاً بیانگر متدولوژی تحقیق و حل مسئله هستند. به عنوان مثال:

  • "بررسی نیازها و مشکلات حوزه انتخابیه و ارائه طرح هایی برای برآورده نموده آنها"
  • "تلاش و پیگیری مستمر برای وصول اعتبارات استانی و جذب اعتبارات ملی برای استان"
  • "تلاش در زمینه وضع قوانین و مقررات مورد نیاز جامعه"
  • "دفاع شجاعانه از منافع و مطالبات مردم"

این نوع از برنامه ها ، هیچ چیزی در مورد دیدگاه ها و اهداف کاندیدا منتقل نمی کنند. البته بی برنامه بودن او را به خوبی نشان می دهد.

ج) برنامه هایی که صرفاً برای نام بردن از یک قشر خاص برای جذب آرای آنها آورده می شود

  • "دفاع از طرح ها و لوایحی که به نفع روستائیان عزیز باشد"

از دیدگاه تفکر سیستمی ، می توان گفت در برنامه هایی که توسط کاندیداها ارائه می گردد، حداقل باید نکات زیر رعایت شده باشد:
(1) فهرست نمودن مشکلات و مطالبات مردم، تنها ارزشی که می تواند داشته باشد ، تعیین مشکلاتی است که اولویت بیشتری دارند. شرط لازم برای وجود این ارزش ، محدود بودن لیست مشکلات ارائه شده از طرف کاندیدا، است.
(2) در مرحله بعدی کاندیداها می توانند علت یا علل یا مکانیزم های ایجاد کننده مشکل را (از دیدگاه خود) ارائه نمایند. یعنی ساختاری (شامل عوامل و روابط بین آنها در طول زمان) که موجب ایجاد این مشکل شده است ، را از دیدگاه خود مشخص نمایند.
(3) آخرین مرحله نیز ارائه نقاط اهرمی برای رفع یا کاهش مشکل می باشد. منظور از نقاط اهرمی ، نقاطی است که با اعمال تغییر در آنها ، بیشترین بهبود با کمترین تلاش و منابع مصرفی ، به دست می آید. دوران انتخابات در صورتی می تواند سازنده و مفید باشد که تلاش کاندیداها در راستای شناسایی و ارائه این نقاط اهرمی قرار گیرد.

البته از اکثر کاندیداهای مستقل (به دلیل محدودیت در بضاعت فکری، مالی و...) نمی توان انتظار شناسایی و ارائه نقاط اهرمی را داشت. بنابراین نقش احزاب پررنگ می شود که باید مدتها قبل از انتخابات دست به کار تحقیق و تفکر شوند تا بتوانند نقاط اهرمی را از دیدگاه خود ارائه دهند. متأسفانه چنین کارکردی در جامعه ما وجود ندارد. بنابراین انتخاب کاندیدای بهتر، کاری بسیار دشوار و حتی غیرممکن خواهد بود و این جاست که معیار انتخاب، نه برنامه و اهداف کاندیدا بلکه چیزهای دیگری خواهد شد.

هیچ نظری موجود نیست: